همان گونه که در پاسخ به یکی از کامنتها وعده داده بودم، بنا داشتم از دشمن شناسی و تذکری که امام عظیم الشأن (ره) در بارهی تعریف و تمجید دشمن از ما داده بودند چیزی بنویسم. زمانی که صحیفهی امام را مطالعه میکردم به محتوای مهمتری برخوردم. دیدم تا به این نکته توجه نداشته باشیم، تمام بحثها و مباحثهها در باب انتخابات و اصل و فرع آن عبث است.
حضرت امام (ره) تذکر میدهند که تا آدمی از بند نفس رها نشود، نظرش در مورد افراد با حبّ و بغض همراه است. در این صورت بدیهای دوستان را نیکی و خوبیهای طرف مقابل را بدی معرفی میکند. اکتفا به مطالعهی این چند سطر من و شما را آدم نمیکند، چه ممکن است مطلب را بخوانیم و سپس باز هم همدیگر را به حب و بغض و پیروی از نفس متهم کنیم. اگر کسی واقعاً به دنبال آدم شدن است – که به گفتهی عرفا بسیار مشکل و بلکه محال است – لازم است با خود خلوت کند و وجود خود را ارزیابی نماید. هر که به این فکر افتاد، میتواند به صحیفه امام مراجعه کند و ادامه فرمایشات حضرت امام (ره) را مطالعه نماید. اکنون این شما و این جملات نورانی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه).
حُبّ نفس بزرگترین خطر : سه [نوع اظهار] نظر در عالم هست. یک نظرى که از روى حُب مطالعه مىکند موجودات را یا بعض موجودات را؛ و یک نظرى که از راه بغض نظر مىکند به همه چیز؛ و یک نظر ثالثى که حُبّ و بغض در آن نیست و آزاد است. آن دو نظر، نظر اشخاصى است که آزاد نیستند. بزرگترین گرفتارى بشر و ماها این گرفتارى است که خودمان داریم و از ناحیه خود ما هست. کسى که از روى حُبّ نفس به مردم و اشیاء نظر مىکند و به اشیایى که نظر مىکند از راه دشمنى و بغض نظر مىکند؛ این نمىتواند آزاد باشد، در «نظر دادن» گرفتار است. و کسى که از راه حبّ نفس نظر مىکند به موجودات یا به اشخاص یا به گروهها، این آزاد نیست؛ نمىتواند حکم صحیح بکند. انسان گمان مىکند که من خودم هر چه مىگویم از روى آزادى است و بینظرى، لکن اگر کسى یک همچو ادعایى کرد، این را نپذیرید. نمىتواند این انسان موجود آزاد از هواهاى نفسانى و از حُبّ نفس- که منشأ همه گرفتاریهاست- آزاد بشود. مدّعى آزادى از این طور امور زیاد است، لکن واقعیت کم است. ممکن است که بسیارى از اشخاص حتى خودشان هم توجه نداشته باشند به اینکه بندهی خودشان هستند نه بندهی خدا، خودشان هم خودشان را مبرّا و منزّه مىدانند، و این براى همان حُبّ نفسى است که انسان دارد. این حُبّ نفس، تمام عیوب انسان را به خود انسان مىپوشاند. هر عیبى که داشته باشد براى خاطر این حُبّ نفس، آن عیب را نمىبیند، و گاهى هم آن عیب را حُسن مىداند. و تا انسان با مجاهدتها و تبعیت از تعلیمات انبیا از این گرفتارى و عبودیت نفس خارج نشود، نه خودش اصلاح مىشود و نه مىتواند احکامى که مىکند و رأیهایى که مىدهد صحیح باشد، مطابق واقع باشد.
اتفاق مىافتد، لکن نمىتواند مطلقاً این طور باشد انسان. یک عملى از یک شخص در یک محیط در یک ساعت از یک شخص صادر مىشود، دو نفر که این عمل را مىبینند یکى از اینها با این دشمن است، این عمل را بد مىبیند و یکى از آنها که با این دوست است این عمل را خوب مىبیند. عمل از یک آدم است، در یک وقت است، در یک محیط است، در یک شرایط است، همه چیزهایش با هم مجتمع است؛ لکن براى آن گرفتارىای که بیننده دارد، آن عدم آزادىای که بیننده دارد و اسیر هواى نفس است؛ این عمل را عیناً خوب مىبیند، اگر با آن آدم خوب باشد. و این عمل را عیناً بد مىبیند، چنانچه با آن آدم بد باشد. و انسان خودش هم متوجه نیست. بله، هستند اشخاصى که بیجهت مىدانند و تکذیب مىکنند. یا مىدانند و تعریف مىکنند. این طور هستند، اما شاید بسیارى این طور باشند که به واسطهی آن اسارتى که دارند و آن گرفتارىای که در باطن، خودشان مبتلاى به او هستند، و آن شیطانى که در نفس انسان فعّال است، این گرفتارى نمىگذارد که انسان آزادانه حکم بکند، نمىگذارد که انسان آن طورى که واقعیت است ادراک کند. و آن طورى که واقعیت است او را بگوید. یا واقعیت را به واسطهی همین عبودیتى که دارد، بندگىای که دارد و آن طورى که سلطنت بر او دارد شیطان و قواى شیطانى خودش، یا ادراک نمىکند مطلب را و یا اگر ادراک هم کرد، او نمىخواهد او را اظهار کند. از آن طرف هم همین طور. تعریفها و تکذیبهایى که ماها مىکنیم، انسان عادى مىکند، این تعریف و تکذیبها به واسطه همین علاقهاى که انسان به خودش و وابستگان خودش که آن هم علاقه به خود است، علاقه به وابستگان، علاقه به خود است؛ این چون پسر من است و این چون برادر من است، و این چون همسلک من است، این همهی من است. و تمام این اشیا در انسانهاى عادى تماماً برمىگردد به خود من. اگر از کس دیگرى هم تعریف کند، این از باب اینکه به او متعلق است تعریف مىکند.
صحیفه امام، ج14، صص: 8-10
یکی بود یکی نبود.
تدریس در یک دوره را آغاز کرده بودم که سرو کله یک آدم معلوم الحال پیدا شد و ابراز ارادت کرد. به لطف حس ششم در برخورد نخست دستش را خواندم و به خودش هم گفتم و تکذیب کرد. بعد هم خبرهایی رسید که حس ششم را تایید می کرد. اواخر در کلاس هم نیتش را مخفی نمیکرد و یا شاید یادش رفته بود که نقشش را ادامه دهد.
کم کم پایش به نت و وبلاگم باز شد. آن وقتها که نمیدانست آی.پی چیست با یک آی.پی هم ابراز ارادت میکرد هم بدترین فحشها را میداد که اسنادش موجود است.
بعد که فهمید آی.پی چیست خودش را جمع و جور کرد و باز هم چند نوع نظر میفرستاد که گمان میکرد چون با دو کانکشن است قابل ردیابی نیست.
و اکنون ...
خداوندا! به خاطر لطفت و نعمات بیشمارت و حس ششمی که عطا کردهای از تو سپاسگزارم.
سلام [گل]
دست مریزاد و خداقوت...
هو الطیف
سلام بر استاد گرامی
فراز خیلی زیبا و ارزشمندی را آوردید. این مسائل گاهی حتی یقه خودی ها را هم میگیره و طرفداریشون خالصانه نیست. اما بیشتر به درد کسانی میخوره که آب به آسیاب دشمن میریزند. در جملاتی که نقل فرمودید امام گفته اند:
این براى همان حُبّ نفسى است که انسان دارد. این حُبّ نفس، تمام عیوب انسان را به خود انسان مىپوشاند. هر عیبى که داشته باشد براى خاطر این حُبّ نفس، آن عیب را نمىبیند، و گاهى هم آن عیب را حُسن مىداند.
مثلا میر حسین که برخلاف نظر امام خمینی استعفا داد و امام گفتند حالا چه وقت گله و استعفاست، این روزها گفته افتخار من اینه که امام قبول نکرد. این جوری این خطای زشت خودش را حسن دیده.
خدا به شما طول عمر با عزت و سلامتی عطا کند.
الهم عجل لولیک الفرج.
سلام بر خواهر فرهیختهام
متشکرم. تذکر خوبی دادید. ان شاء الله در باره استعفا خواهم نوشت.
دعا بفرمایید.
غزل حضرت امام خمینی (س)
آید آن روز که من هجرت از این خانه کنم از جهان پرزده در شاخ عدم لانه کنم
رسد آن حال که در شمع وجود دلدار بال و پرسوخته کار شب پروانه کنم
روی از خانقه و صومعه برگردانم سجده بر خاک در ساقی میخانه کنم
حالی حاصل نشد از موعظه صوفی و شیخ رو به کوی صنعی واله و دیوانه کنم
گیسوی و خال لبت دانه و دامند چسان مرغ دل فارغ از این دام و از این دانه کنم
شود آیا که از این بتکده بربندم رخت پرزنان پشتبر این خانه بیگانه کنم
با سلام و عرض تسلیت بمناسبت سلگرد رحلت امام خمینی (ره)
سلام بر شما و تسلیت عرض می کنم.
نبودید؟
سلام و عرض ادب برادر دلاورم
اگر دیر خدمت رسیدم برای عرض ادب بدلیل مشگلات و بیماری بود ولی همیشه در یادتان بوده و هستم.مگر میشود مردان پاک خدا و شاهد های دوران دفاع مقدس را فراموش نمود.لا اقل این برادر کوچکتان این گونه نیست همیشه دعا گویتان بوده و هستم در غربت غریب
در ضمن پیشاپیش انتخاب مجدد دکتر احمدی نژاد را به ریاست جمهوری خدمت شما و همه ره روان راه حق تبریک عرض مینمایم .من مطمئنم ایشان صد دردصد با امتیاز بالا موفق خواهند شد انشالله
در خاتمه شما و خانواده محترمتان را در پناه حق تعالی میسپارم
دعا گویتان برادر کوچکتان سید فرهاد از غربت غریب
جانم فدایت یا زهرای مظلوم
سلام برادر
امیدوارم همواره سالم، شاداب و برقرار باشید.
در مورد ریاست جمهوری هم امیدواریم همین گونه باشد اما میزان رای ملت است و این از افتخارات جمهوری اسلامی ایران است.
دعا بفرمایید.
پاسخ به شبهه کروبی در همین وبلاگ
همدلی مهدی کروبی با رژیم صهیونیستی
http://namahramane.blogsky.com/1388/03/17/post-133